آنچه به تحقق پیوسته است آنکه هر کس دارای هاضمه منظمی باشد از بسیاری بیماریها مصون بوده و چنانچه بیمار هم گردد بدون عارضه بزودی شفا می یابد. از این رو بخاطر داشتن دستگاه گوارش مرتب توجه به چگونگی عمل هضم و دفع ضروری می باشد.
غذا در دهان در اثر ضربه و فشار دندانها که هر یک عمل ویژه ای را انجام می دهند خرد و نرم می گردد. دندان های پیشین مانند کارد اغذیه را می برند. دندان های نیش مانند نیزه آنرا می شکافند و دندان های آسیاب چون سنگ آسیاب، مواد غذایی را سائیده و نرم می کنند. زبان نیز پیوسته غذا را به زیر دندانها می راند. غدد بزاقی دهان با ترشح بزاق، غذای جویده شده را آغشته می نماید. این بزاق با مواد نشاسته ای غذا ترکیب می گردد و آنرا مبدل به قند می سازد.
بدیهی است هر چه غذا بیشتر جویده شود بهمان نسبت استحاله بیشتری واقع می گردد. بعبارت دیگر جویدن بهترین یاری را در عمل گوارش و راحتی معده و آسایش عمومی بدن سبب می شود.
این استحاله را “طبع اول” می گویند که ارادی بوده و اختیار آن در دست ما می باشد و می توانیم با کاربرد صحیح آن سود زیادی برای سلامت بدن و اعصاب خود بدست آوریم.
خوراک از راه دهان بوسیله مری داخل معده می شود. معده کیسه نسبتا” بزرگی است که مواد غذایی در آن جمع می گردد. معده برای تغییر و تبدیل و استحاله مجدد غذا به جنبش و حرکت درآمده و مواد غذایی را فشرده و بهم می ساید.
هرگاه غذا تند و نجویده خورده شود، معده ناچار می گردد بیش از میزان و طاقت خود فعالیت و کوشش نماید تا غذاهای خرد نشده را نرم و قابل استحلاله سازد. دیگر آنکه مواد نشاسته ای همانگونه که یادآور شد می باید در دهان بوسیله بزاق تبدیل به مواد قندی گردند. چون اسید معدی این وظیفه را بعهده ندارد و هر چه این عمل در دهان بهتر انجام پذیرد استحاله معدی نیز راحت تر صورت می گیرد. اسید معدی مواد گوشتی (آلبومینوئیدها) را تخمیر و دگرگون می سازد. بنابراین “طبخ دوم” در معده انجام می پذیرد.
غذا پس از معده داخل روده می گردد. در بخش نخست روده که به اثنی عشر (دوازدهه) معروف است مجرائی قرار دارد که به کبد مربوط بوده و از کبد و کیسه صفرا مایعی بنام “زردآب” را به روده وارد و به روی مواد غذایی می ریزد و مواد چربی را تغییر و مستحیل و دگرگون ساخته و بحالت صابونی در می آورد تا قابل جذب شوند. مجرایی نیز از لوزالمعده به اثنی عشر باز می گردد که ترشحات لوزالمعده را در آن می ریزد. این ترشحات به کمک صفرا در تغییر و صابونی نمودن چربی و هم در تبدیل مواد نشاسته ای بکار می روند.
در جدار روده کوچک ابتدائی، غدد بسیاری است که آنها نیز به نوبه خود مایعاتی برای تخمیر و استحاله مواد غذایی و قابل جذب سازی آن ترشح می کنند. یادآور می شود که میکروب های بسیاری در روده ها وجود دارند که در تخمیر، تبدیل و مستحیل نمودن مواد غذایی کمک نموده و یاری دهنده عمل گوارش می باشند. بنابراین “طبخ سوم” در روده ها انجام می پذیرد.
مواد غذایی پس از این تغییرات و استحالات قابل جذب شده و توسط پستانک هایی که در سطح روده مفروشند گرفته و بخش عمده آن داخل کبد می گردد. در آنجا مواد سمی و زیان آور بوسیله یاخته های کبدی بی اثر و خنثی می شوند. چنانچه میزان مواد سمی و زیان دهنده زیاد باشد انساج کبد از عهده خنثی نمودن آن برنیامده و خود از پای در می آیند و بدین ترتیب عوارض و ناراحتی های کبدی ایجاد می گردد.
کبد وظایف مهمی در بدن به عهده دارد که یکی از آنها همانگونه که یادآور شد تجزیه و خنثی نمودن مواد سمی بدن و دیگری ذخیره مواد قندی و توزیع آن به مرور و بمیزان معین به بدن می باشد. بنابراین “طبخ چهارم” در کبد صورت می پذیرد.
موادی که قابل جذب بدن نباشد از طریق روده کوچک وارد روده بزرگ یا قولون می گردند. روده بزرگ حدود دو متر درازا دارد و به سه بخش متمایز تقسیم می شود. بخش اول در خاسره راست شکم و مجاور پهلو واقع و مستقیما” تا زیر کبد بالا می آید. بخش دوم از این محل کج شده بطور مورب تا نزدیک پهلوی چپ می رسد. بخش سوم برگشته تا خاسره چپ پایین می آید و مختصر پیچی خورده و تقریبا به شکل S در می آید و سپس به روده راست ختم می گردد.
قسمت نخست روده که به قولون بالارونده مشهور است در سمت پایین نسبتا” فراختر گردیده و روده کور نامیده می شود. روده باریک در همین قسمت به روده کور متصل می گردد. در مدخل آن برآمدگی دریچه مانندی است که مانع برگشت مدفوع از روده کور به روده باریک می شود. در روده کور زائده کوچکی به درازای دو تا سه سانتیمتر وجود دارد که ته آن مسدود بوده و بنام زائده روده کور یا آپاندیس مشهور می باشد. آپاندیس در حالت تورم ایجاد آپاندیسیت می نماید. قولون راست بوسیله حرکات ویژه خود مواد غذایی و فضولات روده را که از روده کوچک داخل آن شده اند تا بالا و زیر کبد می برد و برمی گرداند. این عمل تکرار می شود. در اینجا آب و مقداری از تتمه مواد غذایی جذب شده و پس از اتمام عمل، محتوی روده به قولون عرضی وارد می شود. قسمت های دوم و سوم روده یعنی روده های عرضی و نازل بواسطه حرکت ویژه خود که عبارت از تنگ شدن یک قسمت و باز شدن قسمت پیشین آن می باشد مدفوع را اندک اندک به جلو می رانند و بدین ترتیب تا انتهای روده نازل می رسانند. در اینجا روده کمی چین می خورد و وسعت پیدا کرده بشکل تقریبی S در می آید. مدفوع در این قسمت جمع شده ، خزانه می گردد تا بموقع خارج شود. این عمل در مدت بیست و چهار ساعت سه تا چهار بار بوقوع می پیوندد. مخصوصا” پس از صرف صبحانه عمل تحریک در معده و قولون ها ایجاد می شود.
قسمت مزبور وقتی پرشد، برآمده شده اندکی از محتویات خود را به راست روده می ریزد و آنرا تحریک و حس به تخلیه را ایجاد می نماید. در این هنگام راست روده نیز خود را آماده نموده اندکی بالا می آید تا سوراخ آن هم تراز مجرای کیسه مدفوع گردد. موقع دفع بواسطه فشاری که به شکم وارد می شود کیسه خزانه مدفوع بلند شده و مقداری از محتویات خود را در راست روده می ریزد تا دفع شود. مقعد در این وقت بازگردیده و پس از عمل دفع فورا” جمع می شود. چنانچه باز فشار آورند مقداری دیگر از مدفوع که در خزانه است خارج می گردد. این عمل چندین بار تکرار شده تا تخلیه کامل صورت پذیرد. تخلیه کامل آنست که آخرین مدفوع رقیق و آبکی شکل باشد.
مشاوره تخصصی نیاز دارید؟
کسب و کار خودت رو بساز
هر جایی که هستی در زمانبندی خودت کسب و کاری رو بساز که برای تو و به جای تو کار کند ! این یک فرصت تجاری بینظیر است. جایی که شما می توانید هنگام خرید پس انداز کنید، هنگام معرفی و فروش درآمد کسب کنید و با ایجاد تیم کاری خود درآمدی به اندازه رویاهای خود داشته باشید.
شروع کنید